- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خلوت ز گفتگوی دو تن انجمن شود از خامشی هزار زبان یک سخن شود
2 در دیده ای که سرمه وحدت کشید عشق داغ پلنگ، چشم غزال ختن شود
3 چون خار پشت می گزدش گوی آفتاب دستی که آشنا به ترنج ذقن شود
4 در گلشنی که لب به شکر خنده واکنی هر برگ سبز، طوطی شکرشکن شود
5 روی گشاده بر سر حرف آورد مرا طوطی اگر ز آینه شیرین سخن شود
6 تا دل نمی برم ز کسی، دل نمی دهم صیاد من نخست گرفتار من شود
7 نالد همان ز دوری گل عندلیب ما چون طوطیان اگر پروبالش چمن شود
8 از خجلت عقیق لبت اختر سهیل یک قطره خون گرم به چشم یمن شود
9 خاکم اگر به دیده زند خصم بدگهر گرد یتیمی گهر پاک من شود
10 برخاستن شده است فرامش سپند را صائب چگونه دور ازین انجمن شود