🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

زخم را آماده شو چون شد از صائب تبریزی غزل 4554

غزل 4554 ام از 9863 غزلیات

زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار کزکجی بیش است عیب راستی در تیرمار

2 می زند ناخن به داغ عشق،سیر لاله زار شاخ وبرگی می دهد دیوانگی را نو بهار

3 در بیابانی که مارا می دواند شور عشق کوهکن با بیستون طفلی بود دامن سوار

4 پیر کنعان ار نظر بازی ندارد شکوه ای پاکبازست از پشیمانی حریف این قمار

5 حلقه زهگیر شد قد خدنگ سرو را طوق قمری ز انفعال قامت موزون یار

6 همچو مستان سر به پای یکدگر بنهاده اند در حریم نرگس بیمار او خواب و خمار

7 غنچه هر وقتی که خواهد می تواند گل شدن گل نگردد غنچه، دل را از شکفتن پاس دار

8 جای خود را تا به چشم فتنه جوی او سپرد در شکر خواب فراغت رفت چشم روزگار

9 از دل ما بیقراری گرد کلفت می برد می زداید آستین موج از دریا غبار

10 گر چه عقل و هوش و دین و دل به پای او فشاند می کشد شرمندگی صائب همان از عشق یار

صائب تبریزی از شاعران بزرگ قرن 11 هجری می باشد و سبک شعری ایشان هندی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار غزل 4554 ام از 9863 غزلیات در دیوان اشعار صائب تبریزی می باشد
شعر قالب : غزل سبک : هندی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار

شاعر شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار چه کسی است ؟

شاعر شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار صائب تبریزی می باشد.

شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار چیست ؟

قالب شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار غزل است

سبک شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار چیست ؟

سبک شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار سبک هندی است

مضمون اصلی شعر زخم را آماده شو چون شد مساعد روزگار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
صائب تبریزی

زخم را آماده شو چون شد از صائب تبریزی غزل 4554

غزل 4554 ام از 9863 غزلیات
بنر