- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جام ما دریاکشان مهر لب خاموش ماست مطرب ما همچو دریا سینه پرجوش ماست
2 هست تا در جام ما یک قطره می، دریا دلیم پشت ما بر کوه باشد تا سبو بر دوش ماست
3 بر سر خمخانه افلاک، خشت آفتاب روز و شب در سیر و دور از باده پر جوش ماست
4 شمع ایمن کز فروغش کوه صحراگرد شد روزگاری شد که پنهان در ته سرپوش ماست
5 گر چه چون قمری ز کوکو نعل وارون می زنیم قدکشیدن های سرو از تنگی آغوش ماست
6 از نگاهی آسمان را می کند زیر و زبر آسمان چشمی که در تاراج عقل و هوش ماست
7 نه همین خون می خورد خاک از دل بی تاب ما چرخ هم خونین جگر از طفل بازیگوش ماست
8 گر چه ما را نیست صائب باده ای جز زهر تلخ گوشها تنگ شکر از بانگ نوشانوش ماست