-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای آه جگرسوز ز شست تو خدنگی کوه الم از دامن صحرای تو سنگی
2 در دشت خطرناک تو هر خار سنانی از بحر پرآشوب تو هر موج نهنگی
3 گردون سراسیمه و این خاک گرانسنگ در کوچه سودای تو دیوانه و سنگی
4 در راه تمنای تو ارباب طلب را عمر ابد و مرگ، شتابی و درنگی
5 صحرایی سودای تو هر نافه بویی سودایی صحرای تو هر لاله رنگی
6 برقی که ازو طور به زنهار درآید از نرگس مژگان تو رم خورده خدنگی
7 با شوخی چشم تو رم چشم غزالان در دیده روشن گهران آهوی لنگی
8 موجی که بود سلسله جنبان تلاطم با شوخی مژگان تو همچون رگ سنگی
9 یاقوت ز شرم لب رنگین سخن تو چون چهره خجلت زده هر لحظه به رنگی
10 از حسن پر از شیوه آن کان ملاحت قانع نتوان گشت به صلحی و به جنگی
11 از بار شکوه تو بود خامه صائب چون سبزه نورسته نهان در ته سنگی