صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

نیست پروای فنای خود دل از صائب تبریزی غزل 196

غزل 196 ام از 9863 غزلیات

نیست پروای فنای خود دل وارسته را

1 نیست پروای فنای خود دل وارسته را تیغ خضر راه باشد دست از جان شسته را

2 در دیار عشق کس را دل نمی سوزد به کس از تب گرم است اینجا شمع بالین خسته را

3 آه اوراق دلم را هر یکی جایی فکند رشته شد مقراض از ناسازی این گلدسته را

4 عیش دنیا بی طراوت می کند رخسار را پوست بر تن خشک شد از هرزه خندی پسته را

5 سینه ها را خامشی گنجینه گوهر کند یاد دارم از صدف این نکته سر بسته را

6 تا مهش در هاله خط رفت، شد پا در رکاب باعث آوارگی گردد کمر گلدسته را

7 در دیار ما که دارد عشق پنهانی رواج سکه قلب است رخسار به ناخن خسته را

8 دعوی آهستگی ای مور پیش ما مکن نقش پا هرگز نباشد مردم آهسته را

9 در حریم دل ندارد راه، فکر دوربین هیچ کس نگشوده است این نامه سر بسته را

10 بر ورق نتوان به زنجیر مدادش بند کرد شهپر برق است بر تن مصرع برجسته را

11 رشته اشک مرا بنگر، ندیدستی اگر در گره از پای تا سر، رشته نگسسته را

12 ای صبا مشت سپندی بر سر آتش بریز گر بپرسد یار حال صائب دلجسته را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را

شاعر شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را چه کسی است ؟

شاعر شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را صائب تبریزی می باشد.

شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را چیست ؟

قالب شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را غزل است

مضمون اصلی شعر نیست پروای فنای خود دل وارسته را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر