- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر تنک ظرفی ننوشد خون گرم تاک را جامی از فولاد باید آب آتشناک را
2 عقده دل را به زور اشک نتوان باز کرد گریه نتواند گره از دل گشودن تاک را
3 عقل در اصلاح ما بیهوده می سازد دماغ چون جنون دوری از سر می رود افلاک را؟
4 صائب از فکر گلوسوز تو لذت می برد هر که می داند زبان شعله ادراک را