- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درد من خاطرنشان یار بیپروا نشد خدمت چشم ترم در راه او مجرا نشد
2 عاشقی، بر خواری و بیاعتباری صبر کن عندلیب از خنده بیجای گل از جا نشد
3 وقت آن دیوانه خوش کز شهر چون میشد برون غیر زنجیر جنون با او کسی همپا نشد
4 خنده گل چون تواند ساختن بیغم مرا؟ خاطرم از گریه تلخ صراحی وانشد
5 صائب از چشم بد کوکب، که یارب کور باد موسم گل رفت و چشم ساغر ما وانشد