- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل گشاده من گلستان من باشد سراب من نفس خونچکان من باشد
2 به شرح حال به حرف احتیاج نیست مرا که بوی سوختگی ترجمان من باشد
3 لب سؤال به آب حیات تر نکنم اگر عقیق لبت در دهان من باشد
4 به بال کاغذی از بحرآتشین گذرم حمایت تو اگر پاسبان من باشد
5 نیم زشیشه دلان کز عتاب اندیشم که حرف سخت تو رطل گران من باشد
6 زنارسایی طالع به خاک می افتد اگر خدنگ قضا در کمان من باشد
7 چو زلف سایه بالش فتد شکسته به خاک اگر غذای هما استخوان من باشد
8 ز بوی گل نفسم گلستان شود صائب اگر نسیم سحر مهربان من باشد