چشم شبم محرم رخسار گلفام از صائب تبریزی غزل 1304

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

چشم شبم محرم رخسار گلفام تو نیست

1 چشم شبم محرم رخسار گلفام تو نیست بوسه را رنگی ز لبهای می آشام تو نیست

2 نیست در صلب یمن سنگی که خون رغبتش چون می نارس به جوش از حسرت نام تو نیست

3 بوی یوسف می کند بیت الحزن را گلستان هیچ کس را شکوه از گردون در ایام تو نیست

4 قمری از پاس غلط در حلقه تقلید ماند ورنه در روی زمین سروی به اندام تو نیست

5 بوسه شیرین دهانان را مکرر همچو قند کرده ام لب چش، به شیرینی چو پیغام تو نیست

6 یوسفی در بیع دارد هر تهیدستی ز تو هیچ کافر ناامید از رحمت عام تو نیست

7 غیر من کز دامن زلف تو دستم کوته است هیچ فرد باطلی بی مد انعام تو نیست

8 صائب از همت به فتراک تو خود را بسته است ورنه صید لاغر او قابل دام تو نیست

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر