- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شیر مست ماهتابم با شرابم کار نیست ماهی سرچشمه نورم به آبم کار نیست
2 خانه دربسته ام چون گوهر از خود روشن است از تهی چشمی به ماه و آفتابم کار نیست
3 سرمه شب می کند کار نمک در دیده ام با خیال یار، چون انجم به خوابم کار نیست
4 از بیاض ساده لوحی کرده ام روشن سواد چون قلم از دل سیاهی با کتابم کار نیست
5 رزق بیدردان ز من خمیازه حسرت بود شور عشقم، جز به دلهای کبابم کار نیست
6 می کنم آهسته راهی قطع چون ریگ روان گر زمین در جنبش آید با شتابم کار نیست
7 خط پاکی از جنون اینجا به دست آورده ام یکقلم روز قیامت با حسابم کار نیست
8 در تماشای بتان صائب دلیر افتاده ام چون نگاه خیره چشمان با حجابم کار نیست