صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

غوطه در گل داده بود اندیشه از صائب تبریزی غزل 118

غزل 118 ام از 9863 غزلیات

غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا

1 غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا ناله نی شد دلیل عالم بالا مرا

2 گر چه چون حلاج مهر خامشی بر لب زدم زور می برداشت آخر پنبه از مینا مرا

3 از سیاهی خضر می آرد گلیم خود برون نیست بر خاطر غبار از ظلمت سودا مرا

4 بود از بس بر دل من دیدن مردم گران شد سبک در دیده کوه قاف چون عنقا مرا

5 مهره گهواره من بود از عقد سخن منت گویایی از کس نیست چون عیسی مرا

6 حسن عالمگیر را هر جا که جویی حاضرست هر غباری محمل لیلی است زین صحرا مرا

7 با کمال قرب، از پاس ادب خون می خورم پنجه خشکی است چون مرجان از این دریا مرا

8 نیست مانع بحر را گرداب از جوش و خروش مهر خاموشی چه سازد با لب گویا مرا

9 نیست چون آتش مرا اندیشه از زخم زبان می شود بال و پر پرواز، خار پا مرا

10 چون الف در بسم گردد محو، باقی می شود عمر کوته جاودان شد زان قد رعنا مرا

11 در سرانجام اقامت نیستم چون غافلان توشه راهی است صائب چشم از دنیا مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا

شاعر شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا صائب تبریزی می باشد.

شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا چیست ؟

قالب شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا غزل است

مضمون اصلی شعر غوطه در گل داده بود اندیشه دنیا مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر