صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

روزگارم تیره و بختم سیاه از صائب تبریزی غزل 1131

غزل 1131 ام از 9863 غزلیات

روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است

1 روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است گل به چشم روزنم از مهر و ماه افتاده است

2 صبح محشر سر زد و تخم امیدم سر نزد در چه ساعت یارب این یوسف به چاه افتاده است؟

3 فرصت خاریدن سر نیست مژگان مرا تا سر و کارم به آن عاشق نگاه افتاده است

4 از خط الماسی آن چهره لعلی مپرس برق در جانم ازین زرین گیاه افتاده است

5 در شکست بال و پر معذور می دارد مرا دیده هر کس بر آن طرف کلاه افتاده است

6 آگه است از بی قراری های ما در دور خط کار هر کس با چراغ صبحگاه افتاده است

7 هر سر موی حواس من به راهی می رود تا به آن زلف پریشانم نگاه افتاده است

8 دزد را دنبال رفتن، جان به غارت دادن است دل عبث دنبال آن زلف سیاه افتاده است

9 تا نظر وا کرده ام چون شمع در بزم وجود گریه ای از هر سر مویم به راه افتاده است

10 نیست جام باده را در گردش خود اختیار چشم او در بردن دل بیگناه افتاده است

11 در پناه دست دارم زنده شمع آه را چون کنم، ویرانه دل بی پناه افتاده است

12 از زنخدان تو دل را نیست امید نجات دلو ما در ساعت سنگین به چاه افتاده است

13 نیست صائب خاکیان را ظرف جرم بیکران ورنه عفو ایزدی عاشق گناه افتاده است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است

شاعر شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است چه کسی است ؟

شاعر شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است صائب تبریزی می باشد.

شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است چیست ؟

قالب شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است غزل است

مضمون اصلی شعر روزگارم تیره و بختم سیاه افتاده است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر