- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مغیلان پای نازک طینتان را در حنا دارد چه غم دارد زخار آن کس که آتش زیر پا دارد؟
2 مکش رو در هم از حکم قضا، ورمی کشی در هم چه پروا آتش از چین جبین بوریا دارد؟
3 نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
4 درین صحرای وحشت خضر دلسوزی نمی بینم مگر هم گرم رفتاری چراغم پیش پا دارد
5 زمین خاکساری سایه گل بر نمی تابد صبا با آن سبکروحی درین ره نقش پا دارد
6 درخت رز به صد رعنایی اول برون آمد زپا هرگز نیفتد هر که دستی در سخا دارد
7 به خاموشی زمکر دشمن بدرگ مشو ایمن چو توسن گوش خواباند لگدها در قفا دارد
8 زپیش دیده صائب چنین دامن کشان مگذر که چون بند قبا صد جا سر بند ترا دارد