آیینه خانه ایم و دم از از صائب تبریزی غزل 5885

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

آیینه خانه ایم و دم از نور می زنیم

1 آیینه خانه ایم و دم از نور می زنیم شمشیر برق بر جگر مور می زنیم

2 بر روی تخت دار، مربع نشسته ایم می از شرابخانه منصور می زنیم

3 تا کی زند ز رخنه دل جوش، آرزو؟ مشت گلی به خانه زنبور می زنیم

4 هر جا کمان موی شکافی به زه کنیم مژگان مور در شب دیجور می زنیم

5 آزرده می کنیم دلش را ز حرف سخت از جهل، سنگ بر شجر طور می زنیم

6 اینجا کلیم رخصت پروانگی نیافت بال و پری عبث به هم از دور می زنیم

7 این ناله های شعله فشان صائب از جگر از شوق عندلیب نشابور می زنیم

عکس نوشته
کامنت
comment