نشست از آسیای چرخ گرد از صائب تبریزی غزل 5594

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

نشست از آسیای چرخ گرد شیب بر رویم

1 نشست از آسیای چرخ گرد شیب بر رویم سفیدی می کند راه فنا از هر سر مویم

2 از آن بیماری من می شود هر روز سنگین تر که گیرد گوش خود با هر که درد خویش می گویم

3 بود در دیده حق بین من دیر و حرم یکسان ندارد سنگ کم در پله بینش ترازویم

4 از آن ساغر که در آغازش عشق از دست او خوردم همان بیخود شوم هر گاه دست خویش می بویم

5 کلید از خانه دارد قفل وسواس و من از حیرت گشاد عقده دل را از هر بیدرد می جویم

6 می گلگون چه سازد با دل پر خون من صائب؟ که من از ساده لوحی خون به خون پیوسته می شویم

عکس نوشته
کامنت
comment