بهار را چمنت مست رنگ و از صائب تبریزی غزل 3803

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

بهار را چمنت مست رنگ و بو سازد

1 بهار را چمنت مست رنگ و بو سازد نقاب را رخت آیینه دورو سازد

2 خوشا کسی که به خون جگر وضو سازد به اشک سینه خود پاک از آرزو سازد

3 سبکروی که تواند به آفتاب رسید چرا چو قطره شبنم به رنگ و بو سازد؟

4 به جستجو نتوان گرچه ره به حق بردن خوش آن که هستی خود صرف جستجو سازد

5 به دوش خود ز عزیزی دهند خلقش جای به دست کوته خود هرکه چون سبو سازد

6 ز جیب بحر سبک سر برآورد چو حباب صدف ز آب گهر گر به آبرو سازد

7 سرشک سوخته عشق اختیاری نیست چگونه شمع گره گریه در گلو سازد؟

8 مکن اعانت ظالم ز ساده لوحیها که تیغ سنگ فسان را سیاهرو سازد

9 به آرزوی دل خود کسی رسد صائب که پاک سینه خود را ز آرزو سازد

عکس نوشته
کامنت
comment