-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عشق را از دل سودازده ما ننگ است این پلنگی که با سایه خود در جنگ است
2 خاطر ساده دلان نقش جهان نپذیرد شیشه صد میکده گر صرف کند بیرنگ است
3 چرخ را ناله من بر سر کار آورده است از دم گرم من این دایره سیر آهنگ است
4 چون گره بر لب گفتار چو مرکز نزنم؟ عرصه دایره خلق عزیزان تنگ است
5 سبزی بخت، عبث جلوه فروشی نکند که بر آیینه ما شهپر طوطی زنگ است
6 آفتابش به لب بام زوال استاده است هر که چون شبنم گل، بسته آب و رنگ است
7 دل بی عشق خطر از دم عیسی دارد شیشه چون شد تهی از باده، نفس هم سنگ است
8 سخن تلخ کند نرم، دل دشمن را سرکه تند علاج دل سخت سنگ است
9 چشم بر اطلس افلاک ندارد صائب کاین قبایی که بر قامت همت تنگ است