- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمرها مشق جنون هر کس که چون مجنون نکرد از خط دیوانی زنجیر سر بیرون نکرد
2 جامه سرگشتگی بر قامت من راست است گردباد این رقصها در دامن هامون نکرد
3 بیغمی روی مرا بر روی آتش داشته است باده گلرنگ رخسار مرا گلگون نکرد
4 عمرها با دختر رز همدم و همخانه بود زندگانی کس به حکمت همچو افلاطون نکرد
5 زیربار منت زلفش همین شمشاد نیست سرو بی تحریک قدش مصرعی موزون نکرد
6 در چنین فصلی که آتش سر برون آرد زسنگ عندلیب ما سر از کنج قفس بیرون نکرد
7 دست از ویرانی من پستی طالع نداشت تا غبار دل مرا هم کسوت قارون نکرد