بوسه چون محروم از آن لبهای از صائب تبریزی غزل 2340

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

بوسه چون محروم از آن لبهای خندان بگذرد؟

1 بوسه چون محروم از آن لبهای خندان بگذرد؟ مور ما چون تلخکام از شکرستان بگذرد؟

2 می رساند رشته نسبت به آن زلف دراز چشم من چون از سر خواب پریشان بگذرد؟

3 طوق هستی بر گرفت از گردنم داغ جنون مهر چون طالع شود صبح از گریبان بگذرد

4 خاک می مالد به لب تیغش زننگ خون من آه اگر این حرف در بزم شهیدان بگذرد

5 شوق چون پا در رکاب بیقراری آورد کاروان شبنم از ریگ بیابان بگذرد

6 ما سبکروحان حریف ناز مرهم نیستیم دوست می داریم زخمی را که از جان بگذرد

7 دور باشی نیست حاجت قهرمان عشق را شیر ره وا می کند چون از نیستان بگذرد

8 چشمه زمزم نمک در دیده خود ریخته است تا مبادا غافل آن سرو خرامان بگذرد

9 اصفهان چشم جهان گر نیست صائب از چه رو سرمه نتوانست از خاک صفاهان بگذرد؟

عکس نوشته
کامنت
comment