- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نیست امروز ز مژگان گهرافشانی من گریه شسته است به طفلی خط پیشانی من
2 زلف چون حاشیه بر گرد سرش می گردد در کتابی که بود شرح پریشانی من
3 چون رگ سنگ، زمین گیر گران پروازی است مژه در دیده آسوده حیرانی من
4 می دهد حیرت سرشار من از حسن تو یاد رتبه گنج عیان است ز ویرانی من
5 هر چه در خاطر من می گذرد می دانند سادگی آینه بسته است به پیشانی من
6 در خزان ناله رنگین بهاران دارند بلبلان چمن از سلسله جنبانی من
7 شعله شوخ به فانوس مقید نشود اطلس چرخ بود داغ ز عریانی من
8 شرر از سنگ برون آمد و من در خوابم سنگ بر سینه زند دل ز گرانجانی من
9 گر چه تلخ است درین باغ مذاقم صائب گوش گل، تنگ شکر شد ز غزلخوانی من