- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز رنجش نیست خوشتر هیچ خلقی تندخویان را چو پشت سر نباشد عذرخواهی زشت رویان را
2 ز دست عقل دور اندیش کاری برنمی آید مسخر می کند دیوانگی زنجیرمویان را
3 چراغ بی زوال حسن خاموشی نمی داند دم عیسی است باد صبح شمع لاله رویان را
4 نگرداند عقیق از کاوش الماس روی خود دم شمشیر، صبح عید باشد نامجویان را
5 برون پرداز هیهات است در فکر درون باشد لباس دل غبارآلود باشد جامه شویان را
6 به گرد گل هجوم خار دیدم، شد یقین صائب که بدخویی حصار عافیت باشد نکویان را