نیست ممکن که دل ما ز وفا از صائب تبریزی غزل 3260

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد

1 نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد چون ز خاصیت خود مهر گیا برگردد

2 رفتن از کوی خرابات مرا ممکن نیست مگر از کعبه رخ قبله نما برگردد

3 سپر تیر حوادث سپر انداختن است خاک شو تا دم شمشیر قضا برگردد

4 دولت و سایه دو مرغند که هم پروازند صبر دارم ورق بال هما برگردد

5 آخر از همرهی خضر به چاه افتادم وقت آن خوش که ازو راهنما برگردد

6 مس خود را به دو پیمانه طلا گردانید صائب از کوی خرابات چرا برگردد؟

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر