1 تا سپهر کبود سیارست سینه آیینه دار زنگارست
2 گوشه امن، سینه هدف است پله عافیت سر دارست
3 سبزه در دست و پای افتاده است خار، بالانشین دیوارست
4 خر عیسی به گل فرو رفته است دور دجال برق رفتارست
5 خاکساری حصار عافیت است کوتهی پشتبان دیوارست
6 اعتبار از میان چو برخیزد بیضه مور، مهره مارست
7 از تف آه آسمان سیرم کهکشان همچو نبض بیمارست
8 دهن صبح پر ز خون شفق چون نگردد، که راست گفتارست
9 دام گردون به خاک پوسیده است یک رم آهوانه در کارست
10 تو ملایم نگشته ای صائب ورنه سیر سپهر هموارست