-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بحث با جاهل نه کارم مردم فرزانه است هر که با اطفال می گردد طرف دیوانه است
2 از شجاعت نیست با نامرد گردیدن طرف روی گردانیدن اینجا حمله مردانه است
3 از نگاه خیره چشمان پردگی گشته است حسن شمع در فانوس از گستاخی پروانه است
4 بیغمان از می اگر شادی توقع می کنند دردمندان را نظر بر گریه مستانه است
5 دانه ای کز دام گیراتر بود در صید خلق پیش چشم خرده بینان سبحه صد دانه است
6 حسن عالمسوز بی تاب است در ایجاد عشق شعله جواله هم شمع است و هم پروانه است
7 ز آسمان ها رو به دل کن گر طلبکار حقی کاین صدفها خالی از آن گوهر یکدانه است
8 حسن و عشق از یک گریبان سر برون آورده اند شعله جواله هم شمع است و هم پروانه است
9 نیست بی فکر رهایی مرغ زیرک در قفس بلبل بی درد ما در فکر آب و دانه است
10 ماتم و سور جهان صائب به هم آمیخته است صاف و درد این چمن چون لاله یک پیمانه است