-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در زلف مده راه دگر باد صبا را زین بیش ملرزان دل آسوده ما را
2 از آینه و آب شود حسن دو چندان در چهره خوبان بنگر صنع خدا را
3 در زلف تو گردید دل خون شده ام مشک سازد سفر هند، سیه رنگ حنا را
4 با نار چه حاجت بود آنجا که بود نور؟ از شمع مکن تیره مزار شهدا را
5 گفتار ز کردار به معراج برآید از دست گشاده است پر و بال، دعا را
6 در دیده ما خاک نشینان قناعت قدر پر کاهی نبود بال هما را
7 بی مغز، سبکتر شود از سنگ ملامت از کوه، بلنگر نتوان کرد صدا را
8 هر سو مرو ای دیده که چون از حرکت ماند رو در حرم کعبه بود قبله نما را
9 صائب به جز از جبهه واکرده تسلیم مانع نشود هیچ سپر تیر قضا را