در جهان دل مبند و اسبابش از صائب تبریزی غزل 5095

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

در جهان دل مبند و اسبابش

1 در جهان دل مبند و اسبابش می جهد برق از ابر سنجابش

2 گل سیراب ازین چمن مطلب العطش می زند لب آبش

3 هر که پهلو ز لاغری دزدید پهلوی چرب اوست قصابش

4 ملک حیرت چه عالمی دارد آرمیده است نبض سیمابش

5 بس که بادام چشم او تلخ است زهر می بارد از شکر خوابش

6 کی کند یاد از فراموشان ؟ طاق نسیان شده است محرابش

7 صائب ازآسمان امان مطلب که به خون تشنه است دولابش

عکس نوشته
کامنت
comment