در جهان بی نیاز خاک سیم از صائب تبریزی غزل 2662

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

در جهان بی نیاز خاک سیم و زر شود

1 در جهان بی نیاز خاک سیم و زر شود آبرو را چون کنی گردآوری گوهر شود

2 جان روشن از گداز جسم می بالد به خود می زند ناخن به دلها ماه چون لاغر شود

3 شکر می سازد شکایت را دل خرسند ما سبزه زنگار در شمشیر ما جوهر شود

4 حسن لیلی در بیابان گر چنین شور افکند دامن صحرا به مجنون دامن محشر شود

5 خط آزادی است سرو و بید را بی حاصلی سنگ می بارد به هر نخلی که بارآور شود

6 تا چه گلها بشکفد از خار در پیراهنش دردمندی را که گل در پیرهن اخگر شود

7 بلبل ما در حریم بیضه سیر آهنگ بود عشق در گهواره چون عیسی سخن گستر شود

8 بی وجودی آدمی را می کند صاحب وجود فرد هستی از خط باطل نکو محضر شود

9 چون هوا مغلوب شد تخت سلیمان می شود بادبان چون غوطه در دریا زند لشگر شود

10 منتهای ناامیدی اول امیدهاست دست و پا از کار چون افتاد بال و پر شود

11 از دهان پاک می گردد سخن کامل عیار قطره چون افتاد در دست صدف گوهر شود

12 نیست اهل حال را صائب زبان قیل و قال بر نمی آید نفس از نی چو پرشکر شود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر