- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در کوی عشق بر رخ کس در نبستهاند این در به روی مومن و کافر نبستهاند
2 در پله صفای نظر خوب و بد یکی است بر هیچ روی آینه را در نبستهاند
3 خود بین نمیشود نرود خشک لب به خاک این سد همین به روی سکندر نبستهاند
4 با آتشین نفس چه کند مهر خاموشی هرگز به موم روزن مجمر نبستهاند
5 از اهل دل چگونه شمارند غنچه را هرگز چو اهل دل به گره زر نبستهاند
6 در خاک اهل شوق همان در کشاکشند مانند خواب نقش به بستر نبستهاند
7 صائب درین چمن که پر از نقش دلکش است نقشی ز خط یار نکوتر نبستهاند