-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به چشم من گل وخار چمن یکی باشد نوای بلبل وصوت زغن یکی باشد
2 تو از نوای مخالف ز راست بیخبری وگرنه نغمه سرادر چمن یکی باشد
3 ترا تعدد اخوان فکنده است به چاه وگرنه یوسف گل پیرهن یکی باشد
4 یکی است پیش سبکروح زندگانی ومرگ که صبح را کفن وپیرهن یکی باشد
5 به توتیا چه کنم چشم خود چوسرمه سیاه مرا که ساختن وسوختن یکی باشد
6 مرا که خلق نیاید به دیده حق بین حضور خلوت با انجمن یکی باشد
7 رخ چو آینه گرداندن است بی صورت ترا که طوطی شیرین سخن یکی باشد
8 فغان که در حرم وصل بار همچو سپند مرا نشستن و برخاستن یکی باشد
9 دل دونیم ز عاشق دلیل یکرنگی است که خامه دو زبان را سخن یکی باشد
10 به چشم هرکه رمیده است از جهان صائب زمین غربت وخاک وطن یکی باشد