1 در هر جگری شوری ازین گرم نفس هست چون صبح، مرا حق نفس بر همه کس هست
2 اندیشه آزاد شدن فال غریبی است آن را که خیابان گل از چاک قفس هست
3 گلبانگ نشاط از دل مجنون نشود کم چندان که درین بادیه آواز جرس هست
4 گر نیست مرا در حرم تنگ شکر، بار سامان به سر دست زدن همچو مگس هست
5 صائب نشود پخته به خورشید قیامت در میوه هر دل که رگ خام هوس هست