صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

اشکم ز دل به چهره دویدن از صائب تبریزی غزل 4807

غزل 4807 ام از 9863 غزلیات

اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز

1 اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز این خانه شکسته چکیدن گرفت باز

2 آه ضعیف من که به روزن نمی رسید بر روی چرخ، نیل کشیدن گرفت باز

3 شد تازه داغ کهنه ام از روی گرم عشق این میوه های خام رسیدن گرفت باز

4 نیش شکستگی به سویدای دل رسید این خون نیم مرده چکیدن گرفت باز

5 هر دانه اشک را که فرو خورده بود دل از تنگنای حوصله چیدن گرفت باز

6 باد مراد آه دلم را ز جا ربود این بحر آرمیده تپیدن گرفت باز

7 از ترکتاز غم دل صد پاره هر طرف چون لشکر شکسته دویدن گرفت باز

8 آهی علم کشید ز هر ذره خاک من مور ضعیف بال پریدن گرفت باز

9 نبضی که بود از رگ خواب آرمیده تر از شوق دست یار جهیدن گرفت باز

10 از لاله دشت دام تماشا به خاک کرد دل از سواد شهر رمیدن گرفت باز

11 دیگر دل ضعیف من از رشته های آه برخود چو کرم پیله تنیدن گرفت باز

12 هر دانه امید که در زیر خاک بود از نوبهار وصل، دمیدن گرفت باز

13 هر مویم از حلاوت آن لعل آبدار انگشت خود چو شمع مکیدن گرفت باز

14 چشمی که با خیال تو در خواب ناز بود از مژده وصال، پریدن گرفت باز

15 این آن غزل که مولوی روم گفته است سیمرغ کوه قاف، رسیدن گرفت باز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز

شاعر شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز چه کسی است ؟

شاعر شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز صائب تبریزی می باشد.

شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز چیست ؟

قالب شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز غزل است

مضمون اصلی شعر اشکم ز دل به چهره دویدن گرفت باز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر