- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ازان زلف یک مو جدایی ندارم ازین دام فکر رهایی ندارم
2 من آن معنی دور گردم جهان را که با هیچ لفظ آشنایی ندارم
3 درین باغ آن فارغ البال مرغم که مقصد چو تیر هوایی ندارم
4 به بال محیط است چون موج سیرم شکایت زبی دست و پایی ندارم
5 شدم مومیایی ز بس چرب نرمی ز سنگ ملامت رهایی ندارم
6 رخ تازه من چو سروست شاهد که اندوهی از بینوایی ندارم
7 ازان راه بیگانگی می سپارم که من طالع از آشنایی ندارم
8 به گفتار خوش می کنم وقت مردم اگر ناخن دلگشایی ندارم
9 من آن بی نیازم درین بزم صائب که همت ز دلها گدایی ندارم