نمی روم قدمی راه بی اشاره از صائب تبریزی غزل 5249

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

نمی روم قدمی راه بی اشاره دل

1 نمی روم قدمی راه بی اشاره دل که خضر راه نجات است استخاره دل

2 دعای جوشن کشتی است موجه خطرش فتاد هرکه به دریای بیکناره دل

3 کسی به کعبه مقصود ازین بیابان رفت که برنداشت دو چشم خود از ستاره دل

4 تهی نمی شود از برگ عیش دامانش چو غنچه هرکه قناعت کند به پاره دل

5 به خوابگاه غلط کرده ای تو از طفلی و گرنه محمل لیلی است گاهواره دل

6 اگر ز اهل دلی آسمان مسخر توست که سیر چرخ بود تابع اشاره دل

7 پیاده وار مکرر سپهر سرکش را فکنده در جلو خویش یکسواره دل

8 اگر چه پرده شرم است مانع دیدار ز هم نمی گسلد رشته نظاره دل

9 مشو ز آه شرربار عاشقان غافل که سینه چاک کند سنگ را شراره دل

10 چنان که روشنی خانه است از روزن ز داغ عشق بود عیش بی شماره دل

11 علاج کودک بدخو ز دایه می آید کجاست عشق که درمانده ام به چاره دل

12 سواد هردو جهان است در سویدایش مپوش دیده خود صائب از نظاره دل

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر