-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نمی روم قدمی راه بی اشاره دل که خضر راه نجات است استخاره دل
2 دعای جوشن کشتی است موجه خطرش فتاد هرکه به دریای بیکناره دل
3 کسی به کعبه مقصود ازین بیابان رفت که برنداشت دو چشم خود از ستاره دل
4 تهی نمی شود از برگ عیش دامانش چو غنچه هرکه قناعت کند به پاره دل
5 به خوابگاه غلط کرده ای تو از طفلی و گرنه محمل لیلی است گاهواره دل
6 اگر ز اهل دلی آسمان مسخر توست که سیر چرخ بود تابع اشاره دل
7 پیاده وار مکرر سپهر سرکش را فکنده در جلو خویش یکسواره دل
8 اگر چه پرده شرم است مانع دیدار ز هم نمی گسلد رشته نظاره دل
9 مشو ز آه شرربار عاشقان غافل که سینه چاک کند سنگ را شراره دل
10 چنان که روشنی خانه است از روزن ز داغ عشق بود عیش بی شماره دل
11 علاج کودک بدخو ز دایه می آید کجاست عشق که درمانده ام به چاره دل
12 سواد هردو جهان است در سویدایش مپوش دیده خود صائب از نظاره دل