-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من ناکس کیم تا در سرشتم آرزو باشد؟ به خون شویم اگر در سرنوشتم آرزو باشد
2 به مرگ خنده خونین نشیند زخم ناسورم اگر از چرخ مریم دست رشتم آرزو باشد
3 قبول سجده بت نیست در لوح جبین من چرا طغرای صندل از کنشتم آرزو باشد؟
4 سر و کار دل حق ناشناسم باد با دوزخ اگر با روی گندم گون بهشتم آرزو باشد
5 تمام عمر تخم آرزو کشتم، ندانستم که خاکستر بود خرمن چو کشتم آرزو باشد
6 سر فردی چو خورشید از دو عالم آرزو دارم نه از بالین پرستانم که خشتم آرزو باشد
7 نیم چون کعبه در قید لباس از تن پرستیها زعریانی پرندی چون کنشتم آرزو باشد
8 خوشم با خاطر فارغ زکفر و دین خود صائب نه طوف کعبه، نه سیر کنشتم آرزو باشد