- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بنده حسن خداداد شوم همچو کلیم آتش داغ من از مجمره طور بود
2 چاک در پرده زنبوری انگور افکند شیوه دختر رز نیست که مستور بود
3 عیش بی غم نتوان یافت به عالم صائب نیش زنبور نهان در دل انگور بود
4 دار هر چند به ظاهر ز ثمر عور بود ثمر پیشرس او سر منصور بود
5 بهتر از دیدن سیمای گرانجانان است بندبند من اگر در ته ساطور بود
6 خلوت خویش اگر بیضه عنقا سازم گوشم از جوش سخن خانه زنبور بود
7 چون نسیم سحر از بس که سبک می گذرم پای من دست حمایت به سر مور بود
8 شور عالم همه از پسته لب بسته توست ورنه در ساغر محشر چه قدر شور بود؟