1 شبی صدبار بر گرد دل افکار میگردم به بوی یوسفی بر گرد این بازار میگردم
2 چنان افتاده از پرگار طاقت نقطه جانم که بر گرد سر هر نقطه چون پرگار میگردم
3 خدا این طفل را ببخشد خواب آسایش شبی صد بار از فریاد دل بیدار میگردم
4 کباب نسر طایر میکند خون گریه از شوقم من ناکس چو کرکس در پی مردار میگردم
5 ز بوی گلشن فردوس پهلو میکنم خالی سبکروحم هوا تا خوردهام بیمار میگردم
6 اگرچه نقش دیوارم به ظاهر در گرانخوابی اگر رنگ از رخ گل میپرد بیدار میگردم
7 چنان سرشار افتاده است صائب خارخار من که بر گرد سر خار سر دیوار میگردم