گر کنند از رشته جانها از صائب تبریزی غزل 4899

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

گر کنند از رشته جانها زه پیراهنش

1 گر کنند از رشته جانها زه پیراهنش از لطافت رنگ گرداند بیاض گردنش

2 دور باش شرم را نازم که با آن خیرگی دست خالی می رود بیرون نسیم از گلشنش

3 آن که با تیغ تغافل می کشد صید حرم کی به خون چون منی آلوده گردد دامنش؟

4 خانه ای کز روی آتشناک او روشن شود تاقیامت می جهد آتش ز چشم روزنش

5 کاسه دریوزه سازد دیده یعقوب را ماه کنعان در هوای نکهت پیراهنش

6 چشم شوخ آهوان در پرده نتواند پرید چون کمند انداز گردد غمزه صیدافکنش

7 تاجر کنعان ندارد صائب این سامان حسن گل یکی از خوشه چینان است گرد خرمنش

عکس نوشته
کامنت
comment