نریزد اگر آب لطف از جمالش از صائب تبریزی غزل 5087

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

نریزد اگر آب لطف از جمالش

1 نریزد اگر آب لطف از جمالش بسوزد دو عالم ز برق جلالش

2 مه نو به ناخن زمین می خراشد ز شرم دوابروی همچون هلالش

3 کشیده است سر در گریبان سوزن دم عیسی از شرم لطف مقالش

4 ز معموره لامکان گرد خیزد چو درخانه رم نشیند غزالش

5 سپندی که ازآتش او گریزد به صد چشم، مجمر بگرید به حالش

عکس نوشته
کامنت
comment