- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر ز چهره داغم نقاب بردارند جهانیان نظر از آفتاب بردارند
2 چنان مکن که به حال خودت گذارد عشق نه دوستی است که دست از کباب بردارند
3 ز چشم شور تماشاییان مشو غافل که رنگ نشأه ز روی شراب بردارند
4 ز شرم وصل شدم آب دوستان چه شدند که نخل موم من از آفتاب بردارند
5 اگر به مجلس روحانیان رسی صائب بگو که قسمت ما را شراب بردارند