- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا غنچه شکایت من وا نمی شود این عقده ها ز زلف سخن وا نمی شود
2 صد خنده بلبل از گل تصویر وا کشید آن غنچه لب هنوز به من وا نمی شود
3 زنگ کدورت از دل غربت پرست من بی صیقل جلای وطن وانمی شود
4 از سنگ کودکان بتراشید لوح من کاین خار خار از سر من وا نمی شود
5 خوش وقت بلبلی که تواند صفیر زد زافسردگی لبم به سخن وانمی شود
6 ای عقل خشک مغز برو دردسر ببر بی باده طبع اهل سخن وا نمی شود
7 صائب کجا رویم، که هر جاکه می رویم از سر هوای حب وطن وا نمی شود