رخی در ماتم مطلب به خون از صائب تبریزی غزل 5591

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

رخی در ماتم مطلب به خون اندوده می خواهم

1 رخی در ماتم مطلب به خون اندوده می خواهم دلی چون دیده قربانیان آسوده می خواهم

2 زبانی سر به مهر خامشی چون غنچه پیکان سری فارغ ز فکر بوده و نابوده می خواهم

3 ز صد رهرو به پیمودن یکی منزل نمی یابد من از منزل نشان در راه ناپیموده می خواهم

4 ندارد ساده لوحی همچو من دنیای بی حاصل که روی مطلب از آیینه نزدوده می خواهم

5 ز گلزاری که چون باد صبا صد پرده در دارد من از مشکل پسندی غنچه نگشوده می خواهم

6 زهی غفلت که از ماتم سرای چرخ مینایی دل خوش، جان بی غم، خاطر آسوده می خواهم

7 ز آهویی که نتوان یافت از شوخی غبارش را من از غفلت برای زخم، مشک سوده می خواهم

8 نمی آید ز من همراهی هر نو سفر صائب رفیقی پای در راه طلب فرسوده می خواهم

عکس نوشته
کامنت
comment