دل را جلا به دیده نمناک از صائب تبریزی غزل 5823

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

دل را جلا به دیده نمناک می کنم

1 دل را جلا به دیده نمناک می کنم آیینه را به دامن تر پاک می کنم

2 دور نشاط نقطه به پرگار بسته است سر را به کار حلقه فتراک می کنم

3 پاس صفای آیینه می دارم از غبار جان را اگر ز تیغ تو امساک می کنم

4 بر هر زمین که می رسم، از پیچ و تاب خویش دامی ز شوق صید تو در خاک می کنم

5 غافل نیم به مستی ازان قبله دعا دستی بلند چون شجر تاک می کنم

6 دارم به اشک بی اثر خود امیدها با آن که تخم سوخته در خاک می کنم

7 در باغ بی تو هر قدح خون که می خورم دست و دهن به دامن گل پاک می کنم

8 هر چند عاقبت ثمر می ندامت است خونی به نقد در دل افلاک می کنم

9 برقی کز اوست سینه ابر بهار چاک از سادگی نهفته به خاشاک می کنم

10 صائب ز ضعف تن نفسم می شود تمام تا چون حباب پیرهنی چاک می کنم

عکس نوشته
کامنت
comment