1 نمی دانم چه نسبت با نسیم پیرهن دارم که هم در مصرم و هم در جای بیت الحزن دارم
2 غبارآلود کرد آیینه صبح قیامت را که دارد این زبان شکوه پردازی که من دارم
3 چه غم دارم اگر من دو عالم روی گرداند سخن رو در من آورده است و من رو در سخن دارم
4 نه خارم کز وجود من گلستان ننگ بار آرد عقیق نامدارم حق شهرت بر یمن دارم
5 عجب دارم به حرف و صوت از من دست بردارد جهان آیینه و من طوطی شکر شکن دارم
6 چرا از سایه خود چون غزال از شیر نگریزم گمان مشک در خود همچو آهوی ختن دارم
7 مزن دامن به شمع فطرت والای من صائب که حق گرمی هنگامه بر نه انجمن دارم
دیدگاهها **