- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند بتوان خاک زد در چشم، عقل و هوش را؟ یا رب انصافی بده آن خط بازیگوش را
2 کار من با سرو بالایی است کز بس سرکشی می شمارد حلقه بیرون در، آغوش را
3 از جهان بی خودی پای تزلزل کوته است نیست پروای قیامت عاشق مدهوش را
4 زیر گردون سبک جولان چه عاجز مانده ای؟ می توان برداشتن از جوشی این سرپوش را
5 روزگاری شد ز جوش گفتگو افتاده ام کیست صائب تا به حرف آرد من خاموش را؟