- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا کی از خواب گران پرده دولت سازی؟ چشمه خضر نهان در دل ظلمت سازی
2 خلوت گور ترا جنت دربسته شود گر درین نشائه به تنهایی و عزلت سازی
3 صد در فیض به روی تو گشایند از غیب سینه را گر سپر سنگ ملامت سازی
4 می شود خاک شکرزار تو بی دیده شور گر تو چون مور به اکسیر قناعت سازی
5 مشت خونی که بود حق سرشک سحری چند گلگونه رخسار خجالت سازی؟
6 رشته ای را که توان ساخت کمند وحدت حیف باشد که تو شیرازه صحبت سازی
7 در قیامت گل بی خار تو خواهد گردید پشت دستی که تو زخمی ز ندامت سازی
8 تو که از دیدن گل می روی از خود صائب به ازان نیست که از دور به نکهت سازی