تا کی به ذوق نشأه می دردسر از صائب تبریزی غزل 5880

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

تا کی به ذوق نشأه می دردسر کشیم؟

1 تا کی به ذوق نشأه می دردسر کشیم؟ تلخی ز بحر چند برای گهر کشیم؟

2 تیر ترا ز سینه کشیدن نه کار ماست آهی مگر به قوت عجز از جگر کشیم

3 قانع ز گل نه ایم به بویی چو عندلیب ما سرو را چو فاخته در زیر پر کشیم

4 زان پیش کافتاب حوادث شود بلند خود را ز خم به سایه کوه و کمر کشیم

5 کو بخت تا لباس گل آلود جسم را در چشمه سار تیغ به آب گهر کشیم

6 خون مرده است در تن ما از فسردگی منت چه لازم است که از نیشتر کشیم؟

7 از اشک شمع، دامن فانوس تر شود در محفلی که رشته ز عقد گهر کشیم

8 تنگ است جا بر آن سگ کو از وجود ما صائب بیا که رخت به جای دگر کشیم

عکس نوشته
کامنت
comment