داغ از حرارت جگرم داد از صائب تبریزی غزل 4161

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

داغ از حرارت جگرم داد می‌زند

1 داغ از حرارت جگرم داد می‌زند آتش به سوز سینه من باد می‌زند

2 هر لاله‌ای که از جگر سنگ می‌دمد دامن به آتش دل فرهاد می‌زند

3 از دل نمی‌رسد نفس عاشقان به لب بلبل ز بیغمی است که فریاد می‌زند

4 در خانمان خرابی خود سعی می‌کند چون غنچه هر که دم ز دل شاد می‌زند

5 آیینه خانه دل من از خیال او چون کوه قاف موج پریزاد می‌زند

6 از ترکتاز عشق کسی جان نمی‌برد این سیل بر خرابه و آبادمی‌زند

7 صائب به پای خویش زند تیشه بی‌خبر آن بی‌ادب که خنده به استاد می‌زند

عکس نوشته
کامنت
comment