- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رویی کز او دلی نگشاید ندیدنی است حرفی که مغز نیست در او ناشنیدنی است
2 یک دیدن از برای ندیدن بود ضرور هر چند روی مردم عالم ندیدنی است
3 ز ابنای روزگار، تغافل غنیمت است یوسف به سیم قلب ز اخوان خریدنی است
4 نتوان به حق ز بال و پر جستجو رسید کاین ره به پای قطع تعلق بریدنی است
5 تا در لحد شود گل بی خار بسترت دامن ز خارزار علایق کشیدنی است
6 در گلشنی که نعل بهاران در آتش است دامن ز هر چه هست، به جز خار، چیدنی است
7 چون کوه تا خزانه لعل و گهر شوی در زیر تیغ، پای به دامن کشیدنی است
8 بگشای چاک سینه که بر منکران حشر روشن شود که صبح قیامت دمیدنی است
9 دندان به دل فشار که آن نونهال را بوییدنی است سیب ذقن، نه گزیدنی است
10 صائب ز حسن گل چمن آراست بی نصیب از عندلیب وصف گلستان شنیدنی است