روز رزم او چو رایتهای او صف بر کشند از عمعق بخاری

عمعق بخاری

عمعق بخاری

عمعق بخاری

روز رزم او چو رایتهای او صف بر کشند

1 روز رزم او چو رایتهای او صف بر کشند اختران از بیم سر در نیلگون چادر کشند

2 تیغ جان آهنج او چون بر کشد سر از نیام خلق باید تا بمیدانش تن بی سر کشند

3 خون فشاند بر فلک چندان که حوران بهشت از پی آن تا نیالایند، دامن بر کشند

4 سایه گرزش اگر بر کوه آهن برفتد کوه آهن ذره گردد، کت بپشت در کشند

5 ای خداوندی که هر جایی که تو لشکر کشی بر اثر پیروزی و فتح و ظفر لشکر کشند

عکس نوشته
کامنت