-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 بهشت یک ورق از لاله زار دماغ من است بهار برگ خزان دیده ای ز باغ من است
2 ز درد و داغ، بهاری است عشق شورانگیز که سنبلش ز پریشانی دماغ من است
3 اگر به شیشه گردون کنند، می شکند ز جوش عشق شرابی که در ایاغ من است
4 دلی که سوخت به داغ خلیل، می داند که آتش دگران است عشق و باغ من است
5 اگر چه کنج لب یار را حلاوتهاست کجا به چاشنی گوشه فراغ من است؟
6 غبار دیده یعقوب، سد راه شده است وگرنه یوسف گم گشته در سراغ من است
7 دگر دل که خراشیده ام نمی دانم؟ که ناخن مه نو در کمین داغ من است
8 مرا چگونه کند صائب آسمان خس پوش؟ که نور روزن خورشید از چراغ من است